چرايي تحول در دانشگاه

آموزش عالي در جهان دچار وضعيت «فوق پيچيدگي» شده است. از يك سو فرصت هاي آموزشي بسط يافته و با افزايش دانشگاه ها و دانشجويان در مقياس جهاني، عدالت آموزشي گسترش مي يابد. اما در عين حال با اين گسترش فزاينده، دولت ها از تأمين بودجه و امكانات لازم دانشگاه ها ناتوان و عاجز شده و در نتيجه «مشاركت» متقاضيان آموزش عالي در تأمين بخشي از هزينه ها به «ضرورت اجتماعي» اجتناب ناپذيري بدل شده و اين نگراني را پديد آورده است كه آموزش عالي «دور باطل» نابرابري هاي اجتماعي را بازتوليد كند. از سوي ديگر، ظهور «جامعه دانش بنيان» نيازمندي جامعه به نهاد دانشگاه را به امري واقعي تر تبديل كرده و دانشگاه را نيز به سوي پاسخگويي به نيازهاي روز جامعه به حركت انداخته است. اما مجدداً اين نگراني را پديد آورده كه «رسالت ازلي» و «فرازماني» دانشگاه براي كشف حقيقت و بسط مرزهاي دانش و تأمين «نيازهاي فردا» فراموش شده و نهاد دانشگاه به يك موسسه خدمات آموزشي و پژوهشي «بازاري» و «سرمايه سالار» تبديل شود.

مجموعه اين تناقضات، ترديدها و پرسش ها، باعث شده است تا امروز در جهان از «بحران آموزش عالي» سخن بگويند و ماهيت آن را، ماهيتي شناختي و معرفتي بدانند. آنچه در جهان واقع رخ داده است، تغيير «بستر اجتماعي» آموزش عالي است. به عبارت ديگر فهم آموزش عالي جديد و تحولات آن، نياز اساسي ماست. از اين رو، دانشگاه هاي ما براي توليد و اشاعه تفكر و دانش و خلاقيت، براي اكتشاف و نوآوري و فناوري، براي پاسخگويي و در قبال مسئوليت هاي اجتماعي و فرهنگي و نقد و روشنگري خود، براي همكاري هاي علمي بين المللي، و سرانجام براي كارآفريني و توليد ثروت و ارزش افزوده، نياز به طرحي راهبردي دارند كه جز با مشاركت و يكپارچگي و رعايت اصل هم افزايي به دست نمي آيد. دستيابي به چنين طرح و برنامه راهبردي نيازمند تغيير الگوي ذهني ماست. اين بستر و چهارچوب نوين ذهني، جوهره و بنيان تفكر استراتژيك را تشكيل داده و عبارت از پارادايم فكري جديد است.

پارادايم فكري جديد، يعني پارادايم تحول، در دانشگاه صنعتي اصفهان بايد بمثابه يك تنظيم كننده و هماهنگ كننده ميان تحولات محيطي سياسي، اجتماعي و اقتصادي از يك سو و توسعه علمي نهاد دانشگاه از سوي ديگر نقش آفريني كند. اگر اين پارادايم تحول در دانشگاه صنعتي اصفهان مبنا قرار گرفته و مباني تفكر، خرد و عقلانيت ما را در حيطه مسائل و مفاهيم آموزش عالي به صورت هماهنگ و تثبيت شده عرضه بدارد، بسياري از چالشها و مسائل حل مي شوند.

بنابراين نكته اساسي، تبيين و تفهيم اين مطلب است كه پيش نياز تدوين برنامه راهبردي دانشگاه صنعتي اصفهان، تعريف و تثبيت يك الگوي ذهني جديد درباره مفهوم تحول در دانشگاه مي باشد.

افزودن دیدگاه جدید

در صورتی که می خواهید پاسخ خود را دریافت نمایید آدرس ایمیل خود را وارد نمایید.
CAPTCHA
جهت جلوگیری از دسترسی برنامه های مخرب استفاده شده است.
Image CAPTCHA
عبارت داخل تصویر را وارد نمایید.

تحت نظارت وف بومی